توهم ممنوعیت مطلق سؤال در قرآن

پدیدآورعبدالله جوادی آملی

تاریخ انتشار1390/01/17

منبع مقاله

share 840 بازدید
توهّم ممنوعیت مطلق سؤال در قرآن

آیت الله جوادی آملی

بعضی می گویند: تنها دلیل اثباتی دین، قرآن و سنت است و عقل هرگز نمی تواند دلیل دینی باشد؛ زیرا قرآن کریم، اصلی ترین ارکان دین را خارج از قلمرو سؤال و جواب می داند؛ چون اگر سؤال از خدا، توحید ذات اقدس الهی، وحی و رسالت و معاد ممنوع باشد، پرسش از احکام و حِکَم الهی نیز ممنوع است و در نتیجه، راه عقل و تعقل نیز بسته است؛ زیرا عقل با سؤال و جواب زنده است؛ چنان که ماهی با آب زنده است.
برای نمونه، قرآن کریم می فرماید: «لا یسئل عمّا یفعل»؛(1) خدا هر کاری کند، نمی توان درباره او سؤال کرد. از طرفی می گوید: «إن الحکم إلاّ الله»(2) فرمان روایی مطلق، از آن خداست. وقتی خدا فرمان روای مطلق باشد و نتوان از او سؤال کرد، معنایش آن است که مسیر تعقل آزاد مسدود است و فقط از راه نقل باید مبانی و اصول و احکام دین را تأمین کرد.
ردّ ممنوعیت مطلق سؤال
ابتدا باید دانست که نقش سؤال و جواب در رشد علم چیست؟ رابطه سؤال و جواب، همانند رابطه مذکر و مؤنث است؛ همان گونه که طبق جریان عادی از مرد یا از زن به تنهایی فرزند متولد نمی شود، بلکه پدید آمدن نسل انسان و تداوم آن در گرو لقاح مذکر و مؤنث است، پیش رفت و ترقی علم نیز در گرو سؤال و جواب است. اشکال و سؤال به منزله مؤنث است و جواب به منزله مذکّر، و این نکاح با میمنتی که بین سؤال و جواب هست، موجب پیدایی و رشد نسل علوم است.
آنجا که نفس سؤال نیست یا سؤال هست، ولی جواب قانع کننده ای نیست، علم عقیم است، پس، زمینه ترقی و پیشرفت جامعه را باید با سؤال و جواب مناسب فراهم کرد؛ همان گونه که گاهی بعد از ازدواج، برخی از زنان پسر یا دختر می زایند و بعضی عقیمند، ازدواج سؤال و جواب نیز همین گونه است: «یهب لمن یشاء إناثا و یهب لمن یشاء الذّکور؛ أو یزوّجهم ذُکرانا و إناثا و یجعل من یشاء عقیما»(شوری، آیه 49 و 50) خداوند به کسی که بخواهد دختر می دهد و به کسی که بخواهد پسر عنایت می کند و بعضی از ازدواج ها را عقیم می کند.
از قرآن کریم استفاده می شود که دوام فیض الهی در نظام تکوین نیز در گروه سؤال و جواب است. از این رو، در نظام طبیعت، همه موجودات از خداوند سؤال می کنند: «یسئله من فی السّموات و الأرض کلّ یوم هو فی شأن» (رحمن، آیه 29) اگر مجموعه نظام آفرینش از خدا سؤال می کنند، خداوند نیز به سؤال و درخواست آنان پاسخ می گوید و همین سؤال و درخواست، موجب دوام فیض است؛ زیرا مخلوق خدای بی نیاز، همواره نیازهای خود را به آن حضرت عرضه می کند و خداوند بی نیاز نیز همواره آنها را پاسخ می دهد و به همین دلیل، فیض خدا تداوم پیدا می کند.
سؤال های ناشی از تعنّت و تحقیر، سؤالِ فریب کارانه است، و پرسش گر آن در صدد فهمیدن نیست. از این رو، عقیم است و استحقاق جواب ندارد. نیز اگر سؤالی استفهامی باشد و به قصت فهمیدن پرسیده شود، ولی جواب گویا و قانع کننده نباشد، گرچه به صورت جواب است، اما سیرت جواب را ندارد. به همین دلیل، سؤال و جواب عقیم است. اما اگر سؤال به قصد تفقّه باشد (نه تعنّت) و نیز از باب «فسئلوا أهل الذّکر إن کنتم لا تعلمون»(نحل، آیه 43) باشد، و جواب را اهل ذکر به عهده گیرد و نه بیگانه، این سؤال و جواب عقیم نیست.
به بیان دیگر، سؤال محققانه و جواب محققانه، فرزند با برکت دانش را به دنبال خواهد داشت. از این رو، حیات و رشد علم در پرتو چنین سؤال و جوابی تأمین خواهد شد.
پس از بیان نقش سؤال و جواب، می توان گفت که سؤال اقسامی دارد؛ سؤال های ممنوع و سؤال های روا و جایز؛ چنان که در عرف نیز بعضی از سؤال ها ممنوع و برخی مجاز است؛ هر مطلبی که عقل، حقّ ورود در آن را دارد، سؤال از آن رواست؛ وگرنه نارواست. اینک به برخی از اقسام سؤال اشاره می شود:
1ـ سؤال به معنای درخواست از خدا یا اولیای الهی که به دستور خداست؛ این سنخ از سؤال، نه تنها ممنوع نیست، بلکه مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته است.
خداوند بارها به جامعه انسانی فرمود: «وسئلوالله من فضله»(نساء، آیه 32) از خدا سؤال کنید؛ «یسئله من فی السّموات و الأرض کلّ یوم هو فی شأن»(رحمن، آیه 29) سراسر جهان امکان از خدا مسألت می کنند، این گونه سؤال و دعا، به امر خداست.
2ـ سؤال استفهامی که به قصد فهمیدن مطلب علمی است؛ قرآن به این نوع سؤال نیز ترغیب و تشویق می کند؛ چنان که به همگان فرمود: اگر چیزی را نمی دانید، از اهل ذکر سؤال کنید: «فسئلوا أهل الذّکر إن کنتم لا تعلمون»(نحل، آیه 43).
سؤال، اعم از مقلّدانه یا محقّقانه، برای رفع جهل و عالم شدن لازم است. سائل در فروع دین، مقلّدانه از مراجع فقهی می پرسد و در اصول دین، محقّقانه از مراجع فلسفی و کلامی سؤال می کند؛ زیرا در فروع دین، عالم شدن به این است که تعبدیات را فرا بگیرد، اما در بخش اصول دین، باید اصول و ارکان نخستین را با استدلال مناسبِ با شأنِ خود و معقول فرا بگیرد.
3ـ گاهی سؤال به معنای اعتراض است. این قسم از سؤال نسبت به خداوند سبحان ممنوع است و سؤالی که در بعضی آیات از آن نهی شده، همین نوع از سؤال است: «لا یسئل عمّا یفعل»(انبیاء، آیه 43) یعنی هیچ قانونی بر خدا حاکم نیست تا خدا زیر سؤال برود، بلکه دیگران مورد سؤال هستند: «فلنسئلنّ الذین أرسل إلیهم ولنسئلنّ المرسلین»(اعراف، آیه 6) همه افراد در قیامت مورد سؤال الهی قرار می گیرند؛ هم پیامبران مسؤولند و هم امّت های آن ها.
حاصل آن که سؤال هایی که به قصد نقد مطلب علمی و استفهام یا اعتراض علمی باشد ـ که در مناظره ها و مباحثه ها رواج دارد ـ ممنوع نیست. از این رو، درباره خدا و اوصاف رسالت و ابعاد مختلف آن، نه تنها سؤال و تحقیق ممنوع نیست، بلکه قرآن کریم نیز آن را رد نکرده است.

مقالات مشابه

رویکردی تربیتی به کارکردهای پرسش از منظر قرآن کریم

نام نشریهکتاب قیم

نام نویسندهنیکو دیالمه, نرگس سجادیه, سارا طوسیان خلیل اباد

رویکرد فرهنگی تربیتی مقایسه سیر مشاهده در قرآن و علوم تجربی

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهمهدی مروجی, فاطمه رمضانی, فریده عصار